سلام

روز نوشته های حسین زارع

سلام

روز نوشته های حسین زارع

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

شاید پرفسور لوپین را از هری پاتر به یاد داشته باشید همان پروفسوری که به هری پاتر راه‌ورسم مقابله با نگهبان‌های آسکابان را یاد داد.یک ترم بود و رفت و همیشه در سفر بود.در آخرین سکانس‌های فیلم می بینیم،با تمام وسایلش، تمام زندگی اش را که در سفر بود و برای در سفر بودن بهینه شده بود.(لف‌و‌نشر نا‌مرتب و مرتب)‌ این برای من هم جالب بود اگر  فکر کنید هر لحظه در سفر هستید.چگونه زندگی می کردید.چگونه فکر می کرید احتمالا زندگی عمیق‌تری می داشتیم.دور و برمان را خلوت تر می کردیم آنقدر وابستگی ایجاد نمی کردیم .بیشتر در لحظه زندگی می کردیم.و... نمی گویم همیشه سفر کنید یا همیشه مثل آدمی که در سفر است رفتار کنید اما بعضی از موقع ها هم اینگونه مدل ذهنی داشتن می تواند به شما کمک کند و البته بدون این که تجربه سفر با تنهایی را داشته باشید شاید کمی سخت باشد واقعا این گونه فکر کردن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۳۶
حسین زارع مهرجردی

پیش نوشت :‌شاید انتهای متن کمی سنگین شود اما متن در ابتدا بسیار می تواند جالب باشد .

شاید خیلی از اوقات این سوال را پرسیده باشیم، جواب داده باشیم، یا حتی ما را به فکر واداشته باشد اما این سوال واقعا چه معنایی دارد جای دیگری بودن،واقعا یعنی چی ؟ چگونه تصمیم می گیریم جای مثلا حسن باشیم یا حسن و یا  نه حسین ؟ و یا وقتی که خیلی کلیشه ای ،از هرگونه اندیشه ای خالی، می گوییم خودم  یعنی چه خودم ؟‌

 لطفا روی این سوال ها بیشتر وقت بگذارید و چه خوب که اینجا هم برای من بنویسیدشان .

بیاید این سوال ها را در شکلی دیگر ببینیم اگر بخواهید کسی را توصیف کنید توصیف نیازمند مشاهده گر است و مشاهده گر با شی وضعیتی می سازد که یکی از آنها می تواند این باشد که آیا مشاهده گر درون شی است یا بیرون آن .که در بستری فراخ تر می تواند صفات دیگری را هم به وضیعت نسبی مشاهده گر و یا شی بدهد .یعنی اینکه آیا من دارم خودم را توصیف می کنم یا خیر دیگری را . دیگر چیزی که می توان انگشت اشاره سویش کشید این است که چرا این چیز تبدیل شده است به وضیعت فعلی اندیشیدن فرد مثلا شما احتمالا به این فکر نمی کنید که باید تکالیف خود را بنویسید اما اگر من از شما سوال بپرسم که آیا تکالیفت را نوشته ای بخش خودآگاه شما آن را زیر چشم می گیرد و از آن آگاه می شود . پس چنین است که در سیر زندگی ما انسان ها (ما نمی دانم چی ها) حوادث تاثیر گذارند در شناخت ما از خودمان و دنیای ما که شناخت ما از آن، تاثیر گذار است بر روی جهانمان.

زیاد دور نرویم  من در انتها فکر می کنم چند نکته مهم را باید در توصیفمان مهم بشماریم تعاریف، مکانیزمهای ساختار، حد سیستم .

منظورم از تعریف این است که مثلا شما کتاب را چه تعریف می کنید آنرا چه می بینید البته این جا می توان یک تقسیم بندی مناسب انجام داد به این صورت که به دو دسته انتزاعی و حسی تقسیم کردش.

مکانیزم ها : نگاهی کلان تر است به این صورت که دانایی (که حتما در مرحله تعریف تعریفی از آن ارایه داده شده است)‌ چگونه در دنیای شما کار می کند مثلا یکی از آنها این است که بگویید با دانایی بالاتر احتمالا موفق پیشگی بالاتری داریم دو نکته دارای نیاز به توضیح است اینکه موفق پیشگی از کجا می آید دو اینکه چرا من کلمه احتمال را به کار بردم برای کلمه موفق پیشگی این است که این مثل علایم در زبانها و اتوماتها است که چیزی است که زاینده است و در ضمن بیانگر چگونگی پیچیدگی ساختار محیط است یعنی بستر چگونه است.اما در مورد «احتمالا» این است که ما چون دانش کافی نداریم پس مجبوریم ساختاری احتمالاتی به وجود آوریم .البته زبان یک مدل ساده شده است پس مقداری که از اطلاعات از دست رفته است برای همین خدا احتمالا می بایست همه چیز باشد که هیچ اطلاعاتی را از دست ندهد البته بدانیم این توصیف در ساختاری انجام شده پس ناقص است و برای همین است که هیچ ساختار منطقی نمی تواند خدا را توصیف کند .البته اینجا حرف بسیار است که آیا توصیف همان اثبات وجود است یا خیر .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۲۴
حسین زارع مهرجردی